ماهِ من توئـــــی ....
هنوز
ماهِ
من
توئـــــی ....
صدای قلبت ، لالایی شبانه من است
هنوز
ماهِ
من
توئـــــی ....
صدای قلبت ، لالایی شبانه من است
بعضی وقتا زندگی آدم انقدر غمناک میشه که دوست داره یکی یهو بگه:
کات!!
عالی بود بچه ها!!
برای امروز دیگه بسه....!
قله ای که یکبار فتح شود ، تفریحگاه عمومی خواهد شد
مواظب قله ات باش . . .
دلم سفر می خواهد!
نه برای رسیدن به جایی
بلکه فقط برای رفتن...
دراز میکشم …
خیره میشوم به سقف …
اشکهایم میچکند …
سر میخورند و میروند به جایی که تو همیشه میبوسیدی …
صبحی که شروعش با توست
خورشید دیگر اضافیست !
همـہ چیـزش פֿـآصــہ
لبخنـבش
تیپش
رفـتارش
اפֿــلاقـش
اפــساسـاتـش
בوسـت בاشتـنش؛
مـפֿـاطب نبوבہ ڪـہ פֿـآصـ باشـہ
פֿـاص بوבه ڪـہ مـפֿـاطب شـבه
محبت را بـر چه کاغذی بنویسم که هرگز پاره نشود
بـر چـه گلـی بـنویـسم که هـرگز پرپر نشـود
بـر چه دیواری بنویسم که هرگز پاک نشود
بـر چه آبـی بنویسم که هـرگز گل آلود نشود
و بـر چه قلـبی بنویسم که هـرگز سـنگ نشود
پاک ترین هوای دنیا...
همان لحظه ای است...
که دلهایمان هوای هم را میکند...!!
تو را بوسيدم و جانم به در شد
تنم آواره و دل در به در شد
به كامت تا نهادم كام خود را
تمام هستي ام زير و زبر شد
برف، برف، برف میباره
قلب من امشب بیقراره
برف، برف، برف میباره
خاطرههاتو یادم میاره
تا دوباره صدامو در آره
برف برف برف میباره
آسمونم دلش غصه داره
حق داره هرچی امشب بباره
جای برف باز میشینی کنارم
مطمئنم دیگه شک ندارم
شک ندارم تو هم فکرم هستی
تنهایی تو اتاقت نشستی
گفته بودی دلت تنگ نمیشه
پس چرا هی میای پشت شیشه
برف، برف میباره
خاطرههاتو یادم میاره
خندهی آدمک روی برفا، روزای خوبمو زنده کرده
من دلم گرم هیشکی نمیشه، سردمه سردمه خیلی سرده
باز دوباره داره برف میباره
باز چه ساکت، چه کمحرف میباره
یخ زده دستای بیگناهم
چشم به راهم فقط چشم به راهم
از کسی که دوستش داری
ساده دست نکش
شاید دیگه هیچ کس رو
مثل اون دوست نداشته باشی
و از کسی هم که دوستت داره
بی تفاوت عبور نکن
چون شاید هیچ وقت ، هیچ کس تو رو
مثل اون دوست نداشته باشه
کاش یکی پیدا می شدکه وقتی می دید...
گلوت ابر داره و چشمات بارونیه...
بجای اینکه بپرسه ..چته؟چی شده...
بغلت کنه و بگه ♥گریـ ـ ـــه نکــ ـــن♥
و امروز همچین حسی بهت داشتم
هیچوقت خودت رو برای کسی شرح نده
کسی که تو رو دوست داشته باشه نیازی به این کار نداره
وکسی که تو رو دوست نداره باورت نمی کنه
دلم هوای صبح سحر رو کرده است
هوای زمزمه در آن اتاق در بسته
که تو
کلیدش را،ربوده ای ازمن
دلم هوای صبح سحر رو کرده است
هوای زمزمه در آن اتاق در بسته
که تو
کلیدش را،ربوده ای ازمن
نفس نمی کشــــــــد هــــــــوا
قـــــــــدم نمی زند زمیـــــــن
سکـــــــــوت میکنـــــد غزل
بــــــــدون تـــــو یعنی همین ...
هر جای این سرزمینی
باش !
فقط هر روز خنده هایت را برایم پست کن !
قلب من برای تپیدن
نیاز به انگیزه دارد ...!
چگونه دوستت دارم ؟
بگذار بشمرم . . .
تو را به عمق و عرض و طول دوست دارم
با احساسات نامرئی
به اندازه پایان هستی
... من تو را مثل هر روز دوست دارم
مثل نیاز انسان به آفتاب و شمع
تو را آزادانه دوست دارم
مثل تلاش انسان برای رسیدن به حق
تو را خالصانه دوست دارم
مثل احساس بعد از دعا
تو را با اندوه قدیمی
و ایمان کودکی ام دوست دارم
با عشقی که سال ها گم کرده ام
با نفسم و با معصومیت از دست رفته ام
با اشک ها ، لبخندها
و تمام هستی ام
و اگر خدا بخواهد
بعد از مرگم
تو را بیش از این ها دوست خواهم داشت . . .
عــاشقــانـه هــایـم
تــمـامـی نــدارنــد !
وقــتـی تـــــــــــو..
بــــــــــــــهـتـریـن
"اتــــــفـاق"زنــدگـی ام هستی.
به ادم غرور خاصی میده
من مغرور ترینم ، چون بهترین رو دارم!!.
قاصدک
شعر مرا از بر کن
برو ان گوشه باغ
سمت ان نرگس مست
و بخوان در گوشش
و بگو باور کن
یک نفر یاد تو را
دمی از دل نبرد...
***********************
می سپارمت به خدا، خدایی که هیچوقت نخواست تو را به من بسپارد
***********************
این جمله را هرگز فراموش نکن " برای دوستت دارم بعضی ها مرسی هم زیاد است"
***********************
گاهی باید بعضی احساس ها رو بذاری توی خونه سالمندان دلت،اینقدر بهش بی توجهی کنی تا بمیرن.
***********************
لاک غلط گیر را بردار و من را از تمام خاطراتت پاک کن.من غلط اضافی زندگی تو بودم...
***********************
برای متعهد بودن لازم نیست یه حلقه ی فلزی دور انگشتای دستت باشه.مهم اینه یه حلقه از عشق دور قلبت باشه
***********************
بنده ی من!نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است.
خدایا!خسته ام، نمی توانم نیمه شب یازده رکعت نماز بخوانم!
بنده ی من ! دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتررا بخوان.
خدایا! خسته ام،برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم.
بنده ی من! قبل از خواب این سه رکعت را بخوان.
خدایا!سه رکعت زیاد است. بنده ی من ! فقط یک رکعت نماز وتر را بخوان.
خدایا امروز خیلی خسته ام،آیا راهی دیگر ندارد؟
بنده من! قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو یا الله.
خدایا! من در رختخواب هستم و اگر بلند شوم، خواب از سرم می پرد!
بنده ی من!همان جا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یا الله.
خدایا هوا سرد است و نمی توانم دستانم را از زیر پتو بیرون بیاورم!
بنده ی من! در دلت بگو یا الله، ما نماز شب برایت حساب می کنیم.
بنده اعتنایی نمی کند و می خوابد.
ملائکه ی من! ببینید من این قدر ساده گرفته ام،اما بنده ی من خوابیده است.
چیزی به اذان صبح نمانده است، اورا بیدار کنید، دلم برایش تنگ شده است.امشب با من حرف نزده است.
خداوندا! دوبار اورا بیدار کردیم، اما باز هم خوابید.
ملائکه ی من! در گوشش بگویید پروردگارت منتظر توست.
پروردگارا ! باز هم بیدار نمی شود.
اذان صبح را میگویند،هنگام طلوع آفتاب است.
ای بنده! بیدارشو، نماز صبح قضا میشود.
خورشید از مشرق سر بر می آورد.خداوند رویش را بر میگرداند.
ملائکه ی من! آیا حق ندارم که با این بنده قهر کنم؟؟
به نظر شما چند نفر میتونن باشن ؟ 12 یا 13 نفر...........
من که اخرش ندونستم!!!!!!!
میتونید بگید این چه تصویریه؟؟!!!
برای دیدن تصویر 7 یا 8 سانتی متر از مانیتور فاصله بگیرید...
حالا بگید چیه!!!
هـــــــــــر دو با گذشتیم و میگذریمـــــــــ...!!
منــــــــ از بی مهـــــــــری هایـــــــــ تــــــــــــــو
تــــــــــو از دلتــــــــــنگی هایــــــــــ مـــــــــــن.....
خدایا از تو معجزه می خواهم
معجزه ای بزرگ در حد خدا بودنت
معجزه ای که اشک شوقم را جاری کند
خـــــــــدایاااااااااا
تو خود بهتر میدانی که ناامید نیستم
فقط دلتــــــــنگم....
نمیدانم!!
این یاد است که از خاطر میرود
یا..خاطره است که از یاد میرود
چه شد..که نه در یادت مانده ام نه در خاطره ات
گاهی آنچنان می شکنی ام
که صدایش را رگ به رگ احساس کنم!
وقتی که منتظرِِ جمله ای هستم
تمام سختی روزی دلتنگ را به انتظار می نشینم....
و تو
آری تو!!
حوصله ام را نداری
نمی دانی وقتی سه بار در یک روز
می نویسم دلم برایت تنگ است!
یعنی سه بار
غرور را شکستن!
سه بار
تو را خواستن!
سه بار
هزار حرف نگفته را تمنا کردن!
سه بار
مردن در سکوت نبودنت
تو
آری تو!!
هنوز اینها را نمی فهمی
می شکنی تمام انتظار شیرینم را
با تلخی کلامت!
دفتر عشق تموم شد
ديـدم منــم تــموم شــــــــــــــــــدم
خونـم حـلال ولـي بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدون
به پايه تو حــروم شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
اونيكه عاشـق شده بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــود
بد جوري تو كارتو مونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
براي فاتحه بهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
حالا بايد فاتحه خونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
تــــموم وســـعت دلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو
بـه نـام تـو سنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد زدم
غــرور لعنتي ميگفــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
بازي عشـــــقو بلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
از تــــو گــــله نميكنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
از دســـت قــــلبم شاكيــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
چــرا گذشتـــم از خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــودم
چــــــــراغ ره تـاريكــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــيم
دوسـت ندارم چشماي مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن
فردا بـه آفتاب وا بشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
چه خوب ميشه تصميم تــــــــــــــــــــــــــــــــو
آخـر مـاجرا بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــشه
دسـت و دلت نلــــــــــــــــــــــــرزه
بزن تير خــــــــــــــــــلاص رو
ازاون كه عاشقــــت بود
بشنواين التماسو
هی غلت می خوری!!
بعد گوشیو برمیداری و مینویسی:
" خوابم نمیبره"
سرد میشی...
بغض میکنی...
میبینی هیچ کسی رو نداری ک این رو واسش بفرستی..
تنهــــــایی سخته
خیلی...
خوشه های گندم
نهیبم میزنند:
"سهم تو
چند دانه؟"
مَّثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنبُلَةٍ مِّئَةُ حَبَّةٍ وَاللّهُ یُضَاعِفُ لِمَن یَشَاءُ وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ
مَثَل (صدقات) کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق مىکنند همانند دانهاى است که هفت خوشه برویاند که در هر خوشهاى صد دانه باشد؛
و خداوند براى هر کس که بخواهد (آن را) چند برابر مىکند، و خداوند گشایشگر داناست.
سوره بقره آیه 261
مــــرد کـــه باشــــی
وقتــــی دستـــــــــ زنـــی را عاشقانه مـــی گیـــری
تازه می فهمــی مــرد بودن را باید میانِ دستانِ ظـــریفــــــ زن
احساس کـــرد